استاد ماهر (دکتر قلب من) [فصل دوم] P{➌}
ب:قربان پلیس اینجاست.
جین:چی؟؟
ب:اوندن برای بازرسی
جین:وایسا خودم میام
.
.
جین:بفرمایید؟
پ:اقای کیم سوکجین؟؟
جین:بله خودم هستم
پ:ما حکم بازرسی اینجارو داریم
جین:میتونم ببینم؟؟
پ:بله حتما*نشونش داد*
جین:میتونم بپرسگ برای چی؟
پ:گزارش دادن توی خونه شما اسلحه نگهداری میشه
جین:جان؟*پوزخند*میتونین همه جارو بگردین
پ:ممنون
جین رفت پیش بقیه
نامی:چی شد؟
جین:هیچی میخواستن خونه رو بگردن
کوک:حتما کار اون هیونجین عوضی بوده
جین:اره کار خودشه ولی نمیدونه با این کاراش به جایی نمیرسه
.
.
.
مین:خوب چیزی پیدا کردین
پ:نه ، انگاری گذارشات اشتباهی به دستمون رسیده
جین:لطفا قبل از اینکه بیاینن خونه طرف و بگردین از صحت ماجرا اطمینان حاصل کنین
پ:اگه بازرسی نکنیم چطوری بفهمیم؟
جین تازه متوجه شد که چه سوتی داده:
بله شما درست میفرمایید
پ:بله ممنون بابت همکاریتون ما دیگه میریم *رفتن*
بعد رفتن پلیسا همه زدن زیر خنده
جین:زهر مار
کوک:خ..خیلی..سوتی..بدی..بود *با خنده*
جین:من تورو ادم میکنم دنبالش رفت
نامی:از دست اینا
جینهو سراسیمه از بالا اومد پایین
شوگا:جینهو؟
جینهو:ش..شوگا تهیونگ
شوگا:چیشده؟؟
جینهو از توی گوشیش یه عکسی نشون شوگا داد
شوگا:ا..این که تهیونگه
تهیونگ و به صندلی بسته بودن ، معلوم بود خیلی کتکش زده بودن ، چون اصلا جونی نداشت
جیهوپ با این حرف سریع گوشی و از دستش گرفت
جیهوپ:راست میگه اینو کی فرستاده؟
جینهو:از خواب بیدار شدم دیدم گوشیم پیام اومد بازش کردم که این عکس و فرستاده بود
پیام زیرشو بخون ...
جیهوپ:به رهبرتون بگو این دفعه رو قِصِر در رفتی میخوام ببینم ایندفعه میخوای چه کاری کنی .. فک نکنم دوست داشته باشی برادرت توی این وضعیت باشه ، اگه میخوای نجانش بدی باید کاری که بهت میگم و انجام بدی
میدونم الانم این پیامو نشونشون دادی پس منتظرتون میمونم
...
جینهو:توروخودا نجانش بده*گریه*نمیخوام اونم از دستش بدم
شوگا اروم باش عزیزم
جین سراسیمه اومد:
بچه ها
نامی:چیشده؟
جین:من باید برم فرانسه
جیهوپ:چیشده؟؟
جین:یکی به عمارت دستبرد زده
نامی:خوب چرا تو بزار من برم تو باید بمونی.
جین:نمیشه مادر پدرمم تو خطرن
...
جین:چی؟؟
ب:اوندن برای بازرسی
جین:وایسا خودم میام
.
.
جین:بفرمایید؟
پ:اقای کیم سوکجین؟؟
جین:بله خودم هستم
پ:ما حکم بازرسی اینجارو داریم
جین:میتونم ببینم؟؟
پ:بله حتما*نشونش داد*
جین:میتونم بپرسگ برای چی؟
پ:گزارش دادن توی خونه شما اسلحه نگهداری میشه
جین:جان؟*پوزخند*میتونین همه جارو بگردین
پ:ممنون
جین رفت پیش بقیه
نامی:چی شد؟
جین:هیچی میخواستن خونه رو بگردن
کوک:حتما کار اون هیونجین عوضی بوده
جین:اره کار خودشه ولی نمیدونه با این کاراش به جایی نمیرسه
.
.
.
مین:خوب چیزی پیدا کردین
پ:نه ، انگاری گذارشات اشتباهی به دستمون رسیده
جین:لطفا قبل از اینکه بیاینن خونه طرف و بگردین از صحت ماجرا اطمینان حاصل کنین
پ:اگه بازرسی نکنیم چطوری بفهمیم؟
جین تازه متوجه شد که چه سوتی داده:
بله شما درست میفرمایید
پ:بله ممنون بابت همکاریتون ما دیگه میریم *رفتن*
بعد رفتن پلیسا همه زدن زیر خنده
جین:زهر مار
کوک:خ..خیلی..سوتی..بدی..بود *با خنده*
جین:من تورو ادم میکنم دنبالش رفت
نامی:از دست اینا
جینهو سراسیمه از بالا اومد پایین
شوگا:جینهو؟
جینهو:ش..شوگا تهیونگ
شوگا:چیشده؟؟
جینهو از توی گوشیش یه عکسی نشون شوگا داد
شوگا:ا..این که تهیونگه
تهیونگ و به صندلی بسته بودن ، معلوم بود خیلی کتکش زده بودن ، چون اصلا جونی نداشت
جیهوپ با این حرف سریع گوشی و از دستش گرفت
جیهوپ:راست میگه اینو کی فرستاده؟
جینهو:از خواب بیدار شدم دیدم گوشیم پیام اومد بازش کردم که این عکس و فرستاده بود
پیام زیرشو بخون ...
جیهوپ:به رهبرتون بگو این دفعه رو قِصِر در رفتی میخوام ببینم ایندفعه میخوای چه کاری کنی .. فک نکنم دوست داشته باشی برادرت توی این وضعیت باشه ، اگه میخوای نجانش بدی باید کاری که بهت میگم و انجام بدی
میدونم الانم این پیامو نشونشون دادی پس منتظرتون میمونم
...
جینهو:توروخودا نجانش بده*گریه*نمیخوام اونم از دستش بدم
شوگا اروم باش عزیزم
جین سراسیمه اومد:
بچه ها
نامی:چیشده؟
جین:من باید برم فرانسه
جیهوپ:چیشده؟؟
جین:یکی به عمارت دستبرد زده
نامی:خوب چرا تو بزار من برم تو باید بمونی.
جین:نمیشه مادر پدرمم تو خطرن
...
۳۷.۸k
۰۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.